در ادامه مصاحبه بازیکن اسپانیایی یووه را می خوانید .
" من الان یک مرد خوشحالم . آمدن به اینجا بهترین تصمیمی بود که ن می توانست بگیرم . در نهایت احساس بازیکنی که همیشه دوست داشت باشم را دارم "
چرا ابتدا آمدن شما به یوونتوس با شک و تردید همراه بود و درست به نظر نمی رسید ؟
" این در اردوی امریکا بود ، دوران سختی را گذراندم زیرا متوجه نمی شدم که چه چیزی در حال اتفاق افتادن است . اما سپس اردو در چارلیتون خوب بود . اما بعد از اون من باید سخت کار می کردم و وظایف سنگینی داشتم . و من هم احساس خستگی می کردم و البته به این عادت کرده بودم "
" خستگی روحی و جسمی . این من را به شک و تردید انداخت . من هرگز خودم را نشناختم و در واقع آن بازیکن من نبودم "
کونته چه گفت ؟
" نگران نباش و کار کن . زمان تو هم فرا خواهد رسید "
" پنج ماه بعد من بازیکنی شدم که بودم. من از بازی هایی که فرصت بازی پیدا کردم خودم را پیدا کردم . من با این تیم پس از کارهای زیاد ِ فیزیکی و تاکتیکی حالا خیلی خوشحالم . و من یک شخص ِ خوشحالم . آمدن به یوونتوس بهترین تصمیم بود "
" می توانم قدرتمندتر از آن چیزی که بودم بشوم ، کجا و در چه پستی را نمی دانم اما من و تیم می دانیم که ما می توانیم رشد کنیم گ
" گل زنی مهم است ، این اعتماد به نفس ِشما را بیشتر می کند و به پیشرفت تو کمک می کند . اما این درست است که من خیلی حسس هستم و می خواهم که همراه تیم بازی کنم . اما اگر من بهتر از خودم را ببینم توپ را رها می کنم و کنار می روم "
وقتی عصبانی شوی چه می شود ؟
" فقط چند بار اتفاق افتاده . و آن ها می گویند زمانی که این اتفاق می افتد بهتر بازی می کنم ! در واقع در زمین این یکی از چیزهایی است که من باید در آن بهتر بشوم و رشد کنم "
" من در یوونتوس جورجو کیلینی را بسیار تحسین می کنم . او همیشه دقت و توجه دارد ، و هرگز او را در خارج از بازی و بی تمرکز ندیدم . تنها نگاه کنید که او چگونه آموزش می بیند . میل و علاقه او که هر روز با حرارت و گرمی زیاد وجود دارد و این چیزی است که شما آن را نمی بینید "
فصل و اوضاع من چگونه تغییر کرد ؟
" این هدف من نبود ، اما اعتماد سرمربی به من باعث این شد که بتوانم هر بازی به میدان بروم و آن چیزی بود که باعث پیشرفت من شد "
نامزدت ، ماری ؟
" او اکنون در مادرید است و در حال کارآموزی در بیمارستان بسر می برد . اما در کریسمس در اینجا خواهد بود . ما 10 سال است که با هم هستیم و من بسیار خوشحال هستم "
" او اصلاً از فوتبال خوشش نمی آمد ، اما حالا ، پس از سالها ، همه ی بازی ها را می بیند "
حسادت ؟
" نه زیاد . اما بالاخره همه خانوم ها کمی دچارش هستند . اما من ؟ نه . چون دلیلی برای حسود بودن نمی بینم . من زمانی که یازده سالم بود در اتلتیک بودم و خوشبختانه همیشه از همه بالاتر بودم "
بیشتر بازی با سر ِ شما خوب است یا پا ؟
" من در طول دوران حرفه ای خود در هوا بهتر توانستم از استعدادهایم استفاده کنم. من مربی های خوبی داشتم ، مانند اسماعیل اورزایز . و این یک کیفیت متمایز است که می توانم در هوا از قابلیت هایم استفاده کنم "
سر زنی بیشتر در گل زدن مهم است یا فکر کردن ؟
" شما باید در جای مناسب باشید برای گل زدن "
در سن 11 سالگی به بیلبائو رفتی که 80 کیلومتر از خانه دور بود . و این خیلی سخت بود ؟
" بله . حتی سخت تر از آنچه که بتوانید درک کنید "
بـُت دوران کودکیت ؟
" من در زمان تیم ِ رویایی بارسلونا ی کرایوف بزرگ شدم . میشل لادروپ ، رونالدو ، روماریو ، استویچکوف . بله این همیشه مهم است که از دیگران یاد بگیرید . بخصوص کسانی که مثل ِ من بلند قامت هستند "
از بازیکنایی که در پستی مثل تو بازی می کنند سعی می کنی یاد بگیری ؟
" بله ، همیشه مهمه یاد گرفتن از دیگران . مخصوصاً آن هایی که در قد و قامت شبیه من هستند . مثلا ؟ ایبراهیموویچ "
بازی در کنار توز ؟
" من شخصیت او را دوست دارم ، او یک جنگجو است . مدافعین کمی هستند که می توانند مقابل او خوب دفاع کنند و توپ را بازگردانند . او بسیار با استعداد است و به خوبی مدافعین را دور می زند "
اسکودتو ، لیگ اروپا ، کوپا ایتالیا .. یوونتوس می تواند همه این ها را برنده شود ؟
" ما فقط به این فکر می کنیم و برای این هدف باید در هربازی تا حد مرگ تلاش کنیم و جلو برویم "